۱۳۸۸ مهر ۱۴, سه‌شنبه

باءِ بسم ا...

"به نامِ آفریننده ی مهر"
کتابتِ این دیباچه را به تاریخ چهاردهمِ مهر ماه، و به سالِ یکهزارُ سیصدُ هشتادُ هشتِ خورشیدی، آغاز نموده و به نام "هانیتُ المُلوکِ کنکورُ السَّلطنه ی مِهرُ الدوله"، مُهرش می نماییم.

درباره اینجانب:
عرضم به حضورمبارکتان که؛
هانیتا در لغت به معنی مسرور و شادمان می باشد و در وبلاگستان، به پشت کنکوری ای اطلاق می شود که وقتی همه ی رفیقانش خرشان از پل بگذشته و همه ی رقیبانش نیز عییییییینِ [بلا نسبت] حیوان باربر مشغول خواندن... که چه عرض کنم؛ خوردن کتابهایشان هستند، خوشحال و شادمان به وب نویسی روی آورده. آن هم چه وبی!!

مسروریم زیرا؛ این همه بلا از زمین به آسمان صادر می شود(!) اما شادمانی ما هنوز سر جایش است.

و دلِ خجسته داریم زیرا؛ از این دل هایِ شکسته یِ تیر خورده ی افسرده ی خون چکه کن هییییییییییچ بخاری بر نخواهد خیزید! پس به ناچار خجستگی مان هنوز برجاست –البته بهتر است بگوییم برپاست. چون طی این یکی دو سال چنان صَدمتی بر خجستگی مان وارد آوردند که دست و پایش بشکست و از آن تنها خستگی و افسردگی بر جای ماند. ما نیز آمدیم اینجا تا بلکه جیم بزنیم بر خستگی و دوباره خجسته شویم-.

پس همچنان شاد می مانیم و می خندیم. و وقتی دنیای واقعی لبخندهای مجازی مان را هم تحویل نمی گیرد؛ به دنیای مجازی می آئیم و واقعی می خندیم.

بله جانم! ما زنده ایم و زندگی می کنیم ، حتی میان این آسمانی که به زمین آمده...